قرنهاست برای ولادتش جشن می گیریم و سالها برای آغاز ولایتش!
و قرنهاست برای آمدنش انتظار می کشیم
اما نمی دانیم برای چه آمده بود و برای چه رفت و برای چه قرار است دوباره بیاید!
فقط سخنرانها گفتند، شعرا سرودند، مداحها خواندند و ماهم تکرار کردیم که :
خداکند که بیایی!
می گوییم منتظریم، چون گفته اند انتظار افضل اعمال است و ما هم مثل دیگران تصمیم گرفتیم منتظر باشیم تا ثواب ببریم!
اما چگونه؟
تنها راه حلمان خواندن دعای عهد و فرج هر روزه است و دعای ندبه هفتگی و سفری به جمکران و در کنارش هم کمی اشک و آه و گریه و ناله !
و بعد هم می رویم به دنبال زندگی روزمره مان!
اما اگر باور کنیم که «او برای اثبات انسان می آید»، آن وقت است برای منتظر بودن نه به دنبال ذکر می گردیم و نه عبادت خاص!
برای منتظِر بودن، کافی است که باورها، اندیشه ها، احساسات، عواطف، دریافتها و تحلیل هایمان به منتظَر شبیه باشد.
و تازه می فهمیم که اعمال ما چقدر با حقیقت انتظار فاصله دارد!
گاهی یادمان می رود که امام با عدالت می آید و منتظر، کسی است که، نسبتش با عدالت قریب باشد،
چه شیعه اثنی عشری باشد، چه خورشید پرست و ماه پرست!
و آنها که با نسبتشان با عدالت غریب است و با عدالت غریبه اند هرگز نمی توانند منتظر باشند!
فرقی نمی کند که به چه مکتبی، مرامی، مذهبی و دینی متصف باشند
از توجه شما ممنونم برای توجه شما ذکر این روایت کافی است که امام صادق فرمودندبرای این دوستان بد نیست به روایتی از امام صادق اشاره کنیم که فرمودند:
«هنگامی که قائم علیه السّلام خروج کند کسی که خود را از اهل این امر می پنداشته از این امر خارج خواهد شد و (به عکس) افرادی چون خورشید پرستان و ماه پرستان داخل در آن می گردند. (یا اینکه کسی که خود را اهل این امر می دانسته از آن خارج و دیگری که وی همانند پرستندگان آفتاب و ماه به نظر می آمده در این امر داخل خواهد شد».
بنابراین محدود کردن منتظران امام خلاف نگاه اهل بیت است