قرار دل زمین و زمان

نوشته شده توسط ط.جمالی در 1397/02/08

  

این روزها هوای دل آسمان بدجور گرفته و ابرها را بغض غربت… و مدام با کوچکترین تلنگری می بارد… 
نمی دانم ..شاید دل آسمان به حال دل مردمان زمین می سوزد که اینگونه گرفته… 
شاید از آن بالا ،خوب این پایین را می بیند… می بیند که چه مظلومانه برخی از ساکنین زمین بخاطر ظلم برخی دیگر به خاک و خون کشیده می شوند…

 

می بیند که چه مظلومانه کودکی ، دل از جسد بی جان پدرش نمی کند و از ته دل خدا را صدا میزند و می گوید خدایا مگر قرار نبود قرار دل زمین و زمان بیاید، خدایا دیر کر​ده ،دلم دیگر تاب صبر کردن ندارد… 

****

****

****

خدایا تک تک سلولهای وجودم آن وعده داده شده را میخواهد…
اینجاست که اشک مظلوم می بارد بر تارک زمین، و آسمان می بیند و می بارد… 
کاش آسمانیان که بخدا نزدیکترند ، برای ما زمینیان می باریدند و دعا می کردند قرار دل ما بیاید… 
حالا که بغض آسمان ترکیده و باران می بارد، گویا آسمان دستانش را بسمت خدا دراز کرده و میگوید خدایا… خدایا تعجیل کن آمدن قرار دل زمین و زمان را…. 
ماهم دعاکنیم و دست بگیریم بر آستان حضرت دوست که 
الهی عجل لولیک الفرج…