رد پای زینت

نوشته شده توسط zeynab.d.n در 1396/04/29

هرجایی میره همه میگن چقدر خانومه این دختر.
با اینکه خانوادش رو نمیشناسن میگن: معلومه سر سفره پدر مادرش بزرگ شده!

یادمه وقتی مادرش فوت کرد وسط بغض‌های سنگین‌ش می‌گفت: خدایا خیلی زود دیر شد، اخه برای اینکه براش خوب باشم کلی برنامه داشتم…
یکی از دوستاش که شونه‌هاشو محکم گرفته‌بود خیلی آروم در گوشش گفت: مادرت تو رو داشت، دست پُر رفت ..
خودش برام تعریف کرد با اینکه شوهرم هرگز مادرم رو ندیده همیشه میگه: اگه تو تربیت شده اونی پس خودش چه فرشته‌ای بوده.
هر وقت میبینم‌ش با خودم میگم چقدر خوبه که همه یه طوری خوب باشیم که هرکی ما رو دید به یاد خوب بودن بقیه هم بیوفته.

یه دختر خوب تا همه بگن مادرش فرشته است.
یه شاگرد خوب تا همه بگن چه استاد خوبی میشه بهم معرفیش کنی.
یه کارمند خوب تا همه بگن چه شرکت خوبی.
یه شهروند خوب تا همه بگن عجب مردمان خوبی.
یه پزشک خوب تا همه بگن چه پزشکای خوبی.
و مهم تر از همه
یه بنده خوب تا همه بگن عجب خدای خوبی.

درست همون طوری که صادق‌ترین فرزند رسول خدا فرمودند:
اي شيعيان، شما به ما منسوب هستيد، پس مايه زينت ما باشيد نه مايه آبرو ريزي ما.
مشکاة الأنوار، ص 67