سالهاست که یاد گرفته ایم نماز را با نیت قربةالی الله آغاز کنیم
یعنی نزدیک شدن به خدا
اما حقیقتاً نزدیک شدن به خدایی که نه مکان دارد و نه زمان، چه معنایی می تواند داشته باشد،
و پیچیده تر از آن، وقتی است که قرار است انسان «جا» «نشین» خدایی شود که جا و مکانی برایش قابل تصور نیست!
اما وقتی قرار باشد که انسان کار خدایی بکند چاره ای ندارد جز اینکه صفات خدایی هم داشته باشد؛
و این تازه آغاز راه است:
وقتی دور مهربانی ات سیم خاردار بکشی و آن را تنها محدود به دوستانت کنی، هزاران رکعت نماز هم نمی تواند تو را به خدایی نزدیک کند که رحمةللعالمین است
و وقتی قرار باشد برای هر تصمیمی اول منفعت خودت را حساب کنی ذبح همه چارپایان عالم هم نمی تواند تو را به خدای بی نیازی برساند که فضل و رحمت مطلق است
و شاید برای نزدیک شدن به خدا، نخستین قدم، شناخت خدایی است که برای عشق و مهربانی اش، بخشندگی و رحمت و خیرخواهی اش، هیچ انتهایی قابل تصور نیست
و قرب الی الله هم حرکت به سمت عشق و رحمت بی اندازه است!
آری عرفه مقدمه قربان است