در این هفته اکثر ما انتظار را تجربه کردیم
انتظار پدیده ای که با آن انس داشتیم، بسیاری از مشکلات روزمره مان با آن حل می کردیم و بسیاری از ارتباطات و دانشهای ما از طریق ان انجام می گرفت
وقتی قرار بود عکسهای یک مهمانی خانوادگی را برای دیگر افراد خانواده به اشتراک بگذاری و یک دفعه متوجه شدی که صفحه تلگرامت کار نمی کند
و وقتی برای اطلاع از یک جلسه یا کلاس ناچار می شوی به تماس یا پیامک متوسل شوی
وقتی برای جستجوی یک مطلب یا تحقیق و پژوهش روی سایت گوگل حساب می کنی و یکباره با صفحه غیر فعال آن مواجه می شوی
وقتی ناچار می شوی برای ارسال فایل به استادت کیلومترها راه طی کنی تا فایل پایان نامه را به دست او برسانی
و وقتی پس از مدتی از کل کل کردن و شوخی با دوستان قدیمی محروم می شوی و روحیه ات رو به افسردگی می رود
و . . .
هزاران محرومیت دیگر و عدم آگاهی از ظهور مجدد «اینترنت» موجب می شود که دائم صفحه گوشی ات را چک کنی، اینترنت را قطع و وصل کنی، گوشی را خاموش و روشن کنی تا شاید اینترنت غایب پس از مدتی ظهور کند
اما . . .
انتظار و غیبت واژه ای است که ما سالهاست تنها آن را در گوشه کتابها و دعا ها و مساجد و برخی سخنرانی ها شنیده ایم
نه در متن زندگی
موعودی که معتقدیم قرنهاست منتظرش هستیم و قرار است همه مشکلات ما را حل کند و علم و عقل ما را رشد بدهد و همه جهان را به وحدت و همبستگی برساند.
اما . . .
غیر از لحظات دعا و سخنرانی نه انتظارش را می کشیم و نه برای آمدنش تلاش می کنیم
مسأله اینجاست که نه درکی از حضورش داریم و نه تجربه ای
و سالهاست با غیبت او عادت کرده ایم و به زندگی روزمره مان مشغولیم
اصلاً نمی دانیم که با حضور او جهان چگونه می شود و خود ما در چه وضعی قرار می گیریم
شاید اگر بدانیم که با حضورش عدالت و صلح در همه جهان برقرار می شود
و اگر بدانیم مهربانی و عشق در همه جهان گسترش می یابد
و اگر بدانیم که گره های علمی بشریت باز می شود و انسان بر همه عالم مسلط خواهد شد
و هزاران دانسته دیگر
شاید زندگی مان با انتظار او رنگ و بوی دیگری بگیرد!