سالهاست که امام صادق(ع) را به عنوان رئیس مذهب شیعه می شناسیم
سالهاست که سخنان و روایاتش مبنای فقه و احکام ماست.
و سالهاست که حوزه های ما بر مبنای «قال الصادق» ها می چرخد
اما . . .
گویی خود امام(ع) هم می دانست که در نهایت آنچه از او به آیندگان منتقل می شود همه حقیقت دین نیست،
می دانست که فرزندش(عج) در آخرالزمان با دیندارانی مواجه می شود که کتاب خدا را بر ضد امام تأویل می کنند و به استناد همان تأویل با او می جنگند.[1]
می دانست که دینش و سخنانش آنقدر تغییر می کند که وقتی امام آخرالزمان دین را به مردم عرضه می کند، انگار با امر جدیدی روبرو شده اند.[2]
و برای اینکه پیروان حقیقی اش از این آسیبها در امان بمانند آنان را از پیروی از اشخاص برحذر می دارد چرا که می داند که در نهایت همین اشخاص آنها را از دین خارج می کنند.[3]
و اینجاست که هشدارهایش دلهای منتظر را می لرزاند و آنها را در حیرت و سرگردانی عجیبی فرو می برد
و درنهایت راه حل اساسی را پیروی از فطرت معرفی می کند، راهی که خورشید پرستان و ماه پرستان را به سوی امام جذب می کند[4] و به او پیوند می دهد.
میلادش مبارک
پاورقی:
[1] وَ إِنَّ الْقَائِمَ يَخْرُجُونَ عَلَيْهِ فَيَتَأَوَّلُونَ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يُقَاتِلُونَهُ عَلَيْه
قائم (عج) چنان است که بر او ميشورند و کتاب خدا را بر ضد او تأويل ميکنند. آن گاه به استناد همان تأويل، با او به جنگ برميخيزند.
الغيبة للنعماني، ص: 297
[2] َ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ كَمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ فِي بَدْوِ الْإِسْلَامِ إِلَى أَمْرٍ جَدِيد
«وقتي که (حضرت) قائم عليه السلام قيام نمايد، چيز جديدي مي آورد، چنانچه در بدو اسلام رسول خدا صلي الله عليه و آله مردم را به سوي امر جديدي فرا مي خواندند.»
بحار الأنوار، ج52، ص: 338
[3] مَنْ دَخَلَ فِي هَذَا الدِّينِ بِالرِّجَالِ أَخْرَجَهُ مِنْهُ الرِّجَالُ كَمَا أَدْخَلُوهُ فِيه
کسی که دین را به شخصیت ها بشناسد، همان شخصیت ها او را از دین خارج می سازند
الغيبة للنعماني، ص: 22
[4] ُ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ ع خَرَجَ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَرَى أَنَّهُ مِنْ أَهْلِهِ وَ دَخَلَ فِيهِ شِبْهُ عَبَدَةِ الشَّمْسِ وَ الْقَمَر
چون قائم (عج) قيام کند، کسي که خود را اهل اين امر ميپنداشته است، از اين امر بيرون ميروند. در مقابل، افرادي مانند خورشيد پرستان و ماه پرستان، به آن ميپيوندند.
الغيبة للنعماني، ص: 317
[1] وَ إِنَّ الْقَائِمَ يَخْرُجُونَ عَلَيْهِ فَيَتَأَوَّلُونَ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يُقَاتِلُونَهُ عَلَيْه
قائم (عج) چنان است که بر او ميشورند و کتاب خدا را بر ضد او تأويل ميکنند. آن گاه به استناد همان تأويل، با او به جنگ برميخيزند.
الغيبة للنعماني، ص: 297
[1] َ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ كَمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ فِي بَدْوِ الْإِسْلَامِ إِلَى أَمْرٍ جَدِيد
«وقتي که (حضرت) قائم عليه السلام قيام نمايد، چيز جديدي مي آورد، چنانچه در بدو اسلام رسول خدا صلي الله عليه و آله مردم را به سوي امر جديدي فرا مي خواندند.»
بحار الأنوار، ج52، ص: 338
[1] مَنْ دَخَلَ فِي هَذَا الدِّينِ بِالرِّجَالِ أَخْرَجَهُ مِنْهُ الرِّجَالُ كَمَا أَدْخَلُوهُ فِيه
کسی که دین را به شخصیت ها بشناسد، همان شخصیت ها او را از دین خارج می سازند
الغيبة للنعماني، ص: 22
[1] ُ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ ع خَرَجَ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَرَى أَنَّهُ مِنْ أَهْلِهِ وَ دَخَلَ فِيهِ شِبْهُ عَبَدَةِ الشَّمْسِ وَ الْقَمَر
چون قائم (عج) قيام کند، کسي که خود را اهل اين امر ميپنداشته است، از اين امر بيرون ميروند. در مقابل، افرادي مانند خورشيد پرستان و ماه پرستان، به آن مي پيوندند.
الغيبة للنعماني، ص: 317